English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1111 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Marxism U مارکسیسم
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
new marxism U مارکسیسم نوین
dogmatic marxism U مارکسیسم جزمی
stalinism U سیستم فکری مارکسیسم به نحوی که استالین ان را تعبیر و تفسیرکرده است
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
prototypes U طرح اولیه یک وسیله
prototype U طرح اولیه یک وسیله
resets U برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
reset U برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
analytical engine U ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
holy cow ! [holy smoke !] <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
Holy moly! <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
presumptive address U آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
resets U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
moralist U معتقد به اصول اخلاق
moralists U معتقد به اصول اخلاق
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
economization U رعایت اصول اقتصادی
gradualism U رعایت اصول تدریج
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
moralism U رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
trotskism U سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
reliability U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
impemitently U بدون ابراز پشیمانی
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
basic U اولیه
initialing U اولیه
first generation U اولیه
primal U اولیه
primary U اولیه
elementary U اولیه
initialled U اولیه
rudimentary U اولیه
initialling U اولیه
earliest U اولیه
early U اولیه
dispersion U اولیه
preliminary U اولیه
preliminaries U اولیه
fundamental U اولیه
initialed U اولیه
basics U اولیه
initials U اولیه
initial U اولیه
raw U اولیه
primitive U اولیه
primeval U اولیه
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
primary storage U حافظه اولیه
raw data U دادههای اولیه
raw products U محصولات اولیه
input stage U طبقه اولیه
input tape U نوار اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
primitive U انسان اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input time U زمان اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input translator U مترجم اولیه
proto planets U سیارههای اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary emission U صدور اولیه
breaking down train U راه اولیه
input noise U پارازیت اولیه
prereduction U کاهش اولیه
originals U نسخه اولیه
original U نسخه اولیه
radix U سرچشمه اولیه
basic size U اندازه اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
primary body U جسم اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
input signal U سیگنال اولیه
primary electron U الکترون اولیه
input unit U واحد اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
primary products U محصولات اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
basic speed U سرعت اولیه
primery coil U پیچک اولیه
primery current U جریان اولیه
initial speed U سرعت اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primitive element U عنصر اولیه
base loading U بار اولیه
input speed U سرعت اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
basic branch U رسته اولیه
scheme U طرح اولیه
elementary cell U پیل اولیه
priority processing U پردازش اولیه
inputted U سیگنال اولیه
primery battery U باطری اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
primary storage U انباره اولیه
blueprint U طرح اولیه
input U توان اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
input U سیگنال اولیه
primary track U شیار اولیه
prime cost U ارزش اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
inputted U توان اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
primogenitors U اجداد اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
first aids U کمکهای اولیه
first cause U علت اولیه
first cost U هزینه اولیه
first notions U تصورات اولیه
incunabula U مراحل اولیه
cogging train U مسیر اولیه
prime U نخستین اولیه
primed U نخستین اولیه
roughed slab U برامن اولیه
archetype U نمونه اولیه
initial cost U هزینه اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
outline agreement U توافق اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
archetypes U نمونه اولیه
primes U نخستین اولیه
raw materials U مواد اولیه
self aid U کمکهای اولیه
historical costs U هزینه اولیه
Aborigine ساکن اولیه
layout U طرح اولیه
layouts U طرح اولیه
embryonic U نارس اولیه
stock U ذخیره اولیه
stock U ماده اولیه
stocked U ذخیره اولیه
integral U تابع اولیه
stocked U ماده اولیه
i.c. U حالت اولیه
blueprints U طرح اولیه
prototype U نمونه اولیه
base rate U ارزش اولیه
base rates U ارزش اولیه
velocity U سرعت اولیه
velocities U سرعت اولیه
stuff U ماده اولیه
stuffed U ماده اولیه
stuffs U ماده اولیه
prototypes U نمونه اولیه
primary center U مرکز اولیه
initial level U سطح اولیه
input data U دادههای اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
first aid U کمکهای اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input drift U رانش اولیه
feed stock U مواد اولیه
drawing key U طرح اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
basic agreement U توافق اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
parent U یکان اولیه
input current U جریان اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input circuit U مدار اولیه
Recent search history Forum search
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com